تفکر طراحی یا Design thinking یکی از شیئه های نوین مدیریت است که با روش های خلاقانه به دنبال حل مشکلات ناشناخته است.

برای فکر کردن مثل یک طراح نیاز نیست که طراح باشید!!!

تفکر طراحی به هیچ یک از زمینه های خاص صنعتی یا تخصصی محدود نمیشه و شما در هر زمانی که همت کنید میتونید خلق و نو آوری کنید.

اینکه خودتان را دست کم نگیری خیلی در این کار یا بهتره بگم در زندگیتان به شما کمک میکند پس با اعتماد به نفس کامل رو به حل مشکلات با تفکر طراحی حرکت کنید.

مراحل تفکر طراحی

تفکر طراحی یا Design thinking تشکیل شده از پنج مرحله تشکیل شده که عبارت است از:

• درک نیاز های مشتری
• تعریف
• ایده پردازی
• نمونه آزمایشی
• تست

که اگر این مراحل را به خوبی اجام دهید میتوانید برای سخت ترین مشکل ها هم نیز راه حل پیدا کنید.

درک نیاز های مشتری

در این مرحله شما باید یک فهم عمیق و همچنین همدلانه از مشکلی که قرار است حل کنید را به دست بیاری.

توجه داشته باشید که در این مرحله باید علم و دانش خود را دور ریخته و فقط و فقط به اطلاعاتی که از سمت کاربران به دست آورده اید تکیه کنید.

تعریف

در این مرحله از تفکر طراحی شما باید اطلاعاتی که از سمت مشتریان به دست آورده اید را جمع آوری کرده و سپس به سمت حل مشکل حرکت کنید.

توجه داشته باشید که از اطلاعات به دست آمده یک الگو در ذهن خود طراحی کرده،خواسته ها و نیاز های خود را برسی کرده و پس از آن به سراغ مراحل بعدی Design thinking میروید.

ایده پردازی

اکنون شما قادر به دادن هرگونه ایده ای برای حل مشکل مورد نظر هستید.

تمامی تجربیات دو مرحله قبلی را جمع آوری کرده و تمام احتمالات و امکانات را مطرح کنید.

توجه داشته باشید که در تفکر طراحی شما باید هر ایده که به ذهنتان میرسد هرچند ناقص و به درد نخور هم که باشد را مطرح کنید.

نمونه آزمایشی

هدف از این مرحله اینه که شما بهترین ایده هایی که به نظر شما و مشتریان درست هست را تست کنید.

یک ورژن ارزان و کوچک تر از محصول نهایی را تولید کنید تا بتوانید ایده های خود را تست کنید.

توجه داشته باشید که در Design thinking این مرحله یکی از اصلی ترین مراحل محسوب میشه.

تست

تست،نکته های بیشتری از مخاطبان و راه حل های احتمالی به شما آموزش میدهد.

ممکن است به یکی از 4 مرحله قبلی برگردید یا متوجه شوید که درک مخاطبان خود شکست خورده اید ولی نا امید نشوید و سعی کنید نمونه آزمایشی خودتونو تا حد تغیر بدید که به راه حل مشکل برسید.

سخن آخر

نظر شما در مورد تفکر طراحی یا Design thinking چییه؟

به نظرتون چه مشکلاتی دیگه ای رو میشه با این روش حل کرد؟

اگر سوال یا سخنی در این مورد داری حتما با ما در میان بذارید.